آقا سلام .

آقا دلم خيلي گرفته خسته شدم...
خسته شدم 
خسته شدم آخه دوچرخه داريم سه چرخه داريم چهار چرخه داريم
اما يه چرخ نداريم كه....

آقا ميبيني بعضي وقت ها شك ميكنم اينا مردن يا زن...

آقا خسته شدم وقتي ديدم يه سري وطن فروش بي ناموس تو روزي 
كه همه تو غم سالار شهيدان بودن تو شهر عروسي گرفتن

آقا خسته شدم ولي اينو ديگه دليلشو روم نميشه بگم خودت ببين....
بهشون ميگن تن فروش خياباني...


آقا
 جوون ميبيني اينا بچه هاي اسرائيل هستند دارن رو موشك واسه
بچه هاي شيعه فلسطيني يادگاري مينويسن......



آقا
 قرارداد يه بازيكن معمولي فوتبال سالي يك ميليارد تومن
حقوق يه كارگر معدن 700 هزار تومن...

آقا ليلي و مجنون كيلويي چنده؟؟؟عشق شده بازي....

آقا خسته شدم 
يكم بهم اشك بده ايزد...اين بچه ها با كدوم دست مشق بنويسن؟؟

آقا ركورد كوتاه ترين مانتورو يه دختر ايراني كسب كرد....


آقا 
خسته شدم مگه بچه هم كار ميكنه آخهههه؟؟/...


آقا
 ميگن مرد ها گريه نميكنن ببين چي كردن با هاش ...

آقا ولي امر مسلمين تنهاست پس كي مياي...



برچسب ها :


دعاهایی جهت تقویت حافظه

دعاهایی جهت تقویت حافظه

آنچه در مورد تقویت حافظه و هوش از کتب روایی و ادعیه بیان شد، علت تامه محسوب نمی شود. بعضی از عوامل مربوط به هوش و حافظه در اختیار ما نیست و مربوط به عوامل ژنتیکی و وراثتی است.

مقدمتاً تعریفی از حافظه ارائه می شود، دکتر نصرت الله پور افکاری «حافظه» را اینگونه تعریف کرده است: «این اصطلاح مفهومی کلی دارد و به آن گروه از جریانات روانی که فرد را به ذخیره کردن تجارب و یادآوری مجدد آنها قادر می سازد، اطلاق می شود حافظه یکی از اجزای تعیین کننده هوش افراد است.»[فرهنگ جامع روانشناسی روانپزشکی انگلیسی ـ فارسی پورافکاری، نصرت الله، جلد دوم، نشر فرهنگ معاصر].

همچنین شعاری نژاد کار حافظه را یادآوری و بازشناسی چیزی که قبلاً آموخته یا تجربه شده است، می داند.[ فرهنگ علوم رفتاری، شعاری نژاد، علی اکبر، نشر امیر کبیر]

به طور کلی اموری را که در تقویت حافظه و فهم مۆثرند می توان به چند دسته تقسیم بندی نمود:

الف) امور معنوی:

۱, یاد خدا (انجام امور عبادی و تکالیف شرعی به ویژه نماز اول وقت).

۲, خواندن دعاهایی که برای تقویت حافظه مۆثر است، از امام معصوم نقل شده است که از خدا بخواه که عقل تو را قوی بگرداند و از خدا طلب فهم و درک نما. [بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۲۴ روایت ۱۷ روایت عنوان بصری.]

به عنوان نمونه چند دعا که برای تقویت حافظه مۆثر است بیان می کنیم:

۱ ـ سوره الرحمن را تا فبای آلاء ربکما تکذبان هر روز بعد از نماز صبح بخواند.

۲ـ مرحوم شیخ بهائی در کتاب تهذیب فرموده است به جهت زیادتی حافظه این دعا را بخواند.

الَلِّهُمَ ارْزُقْنی فَهْمَ النَّبِییّنَ وَ حِفْظَ الْمُرْسَلینَ وَ اِلْهامَ الْمَلائِکهَ الْمُقَرّبینَ آمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

۳ـ بعد از هر نماز این دعا را بخواند مجرّب است.

سُبْحانَ مَنْ لا یَعْتَدی عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یُاخِذُ اَهْلَ الاَرْضِ بِألْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الرَّئُوفُ الرَّحیم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً اِنَّکَ عَلی کُلِ شَیءٍ قَدیر.

۴ـ جهت قوت حافظه هر روز ده مرتبه بگوید:

فَفَهَّمْناها سُلیمْانَ وَ کُلاَّ آتیْنا فَهْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یَسْبَحْنَ وَ الطَّیْرَ وَ آلِهِ اَکْرِمْنی بِالْفَهْمِ وَ الْحْفِظِ وَ الْخَیْرّ یا قاضِیَ الْحاجاتِ وَ صلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ.

۵ ـ هر روز صبح قبل از آن که کسی سخن بگوید این جمله را بخواند.

یا حَیَّ یا قَیَُّومُ فَلا یَفُوتُ شَیءُ عِلْمُهُ وَ لا یَئُودُه.

۶ ـ هر روز بعد از نماز نافله صبح بگوید.

اَللَّهُمَّ لا تُنسِنی ما اَقْرَءُ فی یَوْم هذا فَانَّکَ قُلْتَ سَنَفْرَئَکَ فلا تُنسی.

۷ ـ در حدیث سلمان فارسی (رضی اللّه عنه) آمده است که رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) فرموده است: هر کس آیه‌الکرسی را با زعفران بر کف دست راست خود بنویسد و آن را با زبان بلیسد و هفت بار چنین کند هرگز چیزی را فراموش ننماید.

۸- پنج ‌چیز است که حافظه را زیاد می‌کند و بلغم را از بین می‌برد:

۱ـ مسواک ‌کردن، ۲ـ روزه‌ گرفتن، ۳ـ قرائت قرآن‌، ۴ـ عسل ‌خوردن، ۵ـ کندر جویدن.

۹- قبل از مطالعات این جملات را بخوانید.

اَللّهُمَّ اَخْرُجْنی مِنَ الظَّلُماتِ الْوَهْمِ وَ اَکْرِمْنی بِنُورِ الْفَهْمِ الَّلهُمَّ افْتَحْ عَلَینا اَبْوابَ رَحْمَتِکَ وَ انْشُرْ عَلَیْنا خَزائِنَ عُلُومِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

۱۰- مردی از شیعیان توسّلات و ختم‌ها انجام داده که حضرت‌زهرا (سلام الله علیها) را در خواب ببیند و تقاضای حافظه کند. شبی در عالم خواب حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) را که در پشت‌ پرده‌ای قرار داشت مشاهده نمود تقاضایش را پرسید. عرض کرد کم حافظه و به شما ملتجی می‌باشم. فرمود: از این پس وضو را با آب ‌گرم بگیر، زیرا آب سرد جهت حافظه شما خوب نیست. آن مرد به دستور حضرت عمل ‌نموده حافظه‌اش قوّت گرفت.

۱۱- کسی که می‌خواهد حافظه‌اش زیاد شود مسواک کند و روزه بگیرد و قرآن بخواند مخصوصاً آیه الکرسی را، و ناشتا ۲۱ عدد مویز با هسته سرخ بخورد زیرا جهت فهم و حفظ ذهن مفید خواهد بود. نافع خوردن حلوا و گوشت نزدیک گردن و عسل‌ و عدس و کُنّدر می‌باشد.

۱۲- هر روز هفت مثقال مویز ناشتا بخورد و همچنین هر روز با غذا خردل میل نماید.

۱۳- جهت حافظه شیخ کفعمی فرماید: مویز و سعدکوفی و زعفران را با هم کوبیده و مخلوط کرده ناشتا بخورد.

۱۴- قرنفل و کندر خوب کوبیده تا نرم شود هر روز قدری ناشتا بخورد.

۱۵- از زیاد خوردن سردی بپرهیزد مانند ماست و برنج و امثال آن و خوردن آب زیاد.

۱۶- شیر حافظه را زیاد می‌کند و خوردن شیرینی‌جات و گوشت و عدس و عسل مخصوصاً ناشتا خوردن انار بالیله آن.

۱۷- مربای آویشن که با شکر درست شده باشد و همچنین خوردن اسطوخدوس جهت حافظه مفید است.

۱۸- دائم‌الوضو بودن و رو به قبله نشستن و به صورت علما نگاه‌ کردن و به عبادت مشغول‌ بودن و اطاعت پدر و مادر نمودن و روزه‌ داشتن و خوردن انگور و گرمی‌جات به طور عموم و خوردن آب ‌کم و خوردن غذای کم جهت زیادی حافظه مۆثر است.

۱۹- از پیغمبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) است که پنچ ‌چیز حافظه را قوی ‌می گرداند.

۱ـ شیرینی، ۲ـ گوشت نزدیک‌گردن، ۳ـ عدس، ۴ـ نان‌ سرد، ۵ ـ خواندن آیه الکرسی.

۲۰- خواندن قرآن به خصوص آیه الکرسی.

۲۱- اجتناب از چیزهایی که باعث فراموشی می‌شود مانند؛ معصیت و گناه، علاقه و وابستگی زیاد به دنیا، سرگرمی و اشتغال بیش از حد به آن و غمگین و محزون بودن برای مسائل دنیایی. [مفاتیح‌الجنان، کتاب باقیات صالحات]

۲۲- کاهش اضطراب و کسب آرامش به ویژه هنگام مطالعه.

۲۳- کاهش اشتغالات ذهنی.

۲۴- تقویت تمرکز و دقت.

گفتنی است، آنچه در مورد تقویت حافظه و هوش از کتب روایی و ادعیه بیان شد، علت تامه محسوب نمی شود. بعضی از عوامل مربوط به هوش و حافظه در اختیار ما نیست و مربوط به عوامل ژنتیکی و وراثتی است.

به عبارت دیگر، هوش و حافظه و استعداد هر انسانی برآیندی از عوامل متعدد وراثتی و محیطی است که بعضی از این عوامل در اختیار ما است. از قبیل آنچه در بالا گفته شد و بعضی از آنها از حوزه اختیار انسان خارج است؛ مانند نقش عوامل ژنتیکی اجداد گذشته. بنابراین نباید توقع داشت که با انجام کارهای فوق که قطعاً مۆثر هستند معجزه ایجاد شود که ناگهان بهره هوشی شخصی از ۹۰ به ۱۳۰ ارتقاء پیدا کند و اگر این چنین نشد اعتقاد به این توصیه هایی که معصومان (علیهم السلام) کرده اند کم شود.



برچسب ها :


نظر آیت الله خامنه ای در مورد خوانندگی زنان

بسیاری‌ از آوازهایی که بانوان در مجلسی می‌خوانند، عده‌ای‌ را در ارتکاب‌ گناه‌ بی‌اختیار می‌کند، این ‌نوع‌ آواز‌خوانی ‌حرام‌ است، پس این خوانندگی‌ که‌‌ اثر تضعیف‌ کننده‌ ایمان‌ و پروای‌ از گناه‌ را داشته‌ باشد، حرام‌ است‌، به همین منظور در ادامه نظر آیت‌الله سید علی خامنه‌ای و آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در خصوص خوانندگی زنان در ادامه می‌آید:

*آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای

-اگر صداى زن (چه به صورت تک خوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان ) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نشود، اشکال ندارد، اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.

-س: آیا جایز است مردى غناى زن اجنبیه را به قصد لذت بردن از حلال خود گوش کند؟ آیا غناى زن براى شوهر و بر عکس جایز است؟ و آیا این گفته صحیح است که شارع مقدس غنا را به علت ملازمت آن با مجالس لهو و لعب و عدم انفکاک از آن دو حرام کرده و تحریم غنا ناشى از تحریم آن مجالس است؟

ج: گوش‌ دادن به غنا که عبارت است از ترجیع صدا به نحوى که طرب‏انگیز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، مطلقاً حرام است، حتّى غناى زن براى شوهرش و بالعکس و قصد لذت بردن از همسر، استماع غنا را مباح نمى‏کند و حرمت غنا و مانند آن، با تعبّد به شرع ثابت شده و از احکام ثابت فقه شیعه محسوب مى‏شود و دائر مدار ملاکات فرضى و آثار روانى و اجتماعى نمى‏باشد، بلکه تا زمانى که این عنوان حرام بر آن صدق کند، حکم آن حرمت و وجوب اجتناب به‌ طور مطلق است.

*آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی

-س: شنیدن صدای آواز زن برای مرد نامحرم چه حکمی دارد؟

ج: حرام است.

-س: آیا گوش دادن به موسیقی‌هایی که زنان می‌خوانند، ولی آرام هستند و مناسب مجالس فساد نیستند، هم اشکال دارد؟

ج: حرام است.

-س: خواندن سرود توسط زنان به صورت دست جمعی همراه با مردان اگر موجب مفسده نباشد، چه حکمى دارد؟

ج: اشکال دارد.

-س:به نام خدا و با عرض سلام آیا گوش کردن به ترانه خوانده شده توسط خواننده زن چنانچه آن خواننده پیر باشد، جایز است و همچنین آیا مصافحه کردن با آنان ایرادی دارد؟

ج: هر دو مورد حرام است.

-س: اجرای سرود توسط بانوان در مراسم اعیاد مذهبی چه حکمی دارد؟

ج: جایز نیست.

-س: آیا گوش دادن به صدای زن خارجی با موسیقی ملایم اشکال دارد؟

ج: گوش دادن به آواز زن جایز نیست و اگر موسیقی مناسب مجالس لهو و فساد نباشد، جایز است.

-س: بسمه تعالی می‌خواستم بپرسم که در گروه‌های کُر که صدای زن و مرد با هم مخلوط است، آیا شنیدن آن حرام است؟

ج:هر گاه صدا مناسب مجالس لهو و فساد نباشد مانعی ندارد.

-س: گوش دادن به آواز زن نامحرم براى مرد در صورتى که اشعار مذهبى بخواند و موجب مفسده هم نباشد چه حکمى دارد؟

ج: اشکال دارد.

-س: آواز خواندن زن براى زنان و براى شوهرش چه به صورت غنا و چه بدون غنا چه حکمى دارد؟

ج: براى شوهرش و براى سایر زنان بدون غنا و بدون آهنگ‌هاى مناسب لهو و فساد اشکال ندارد.

-س: گفته مى‌شود: «گوش دادن به دو نوع از موسیقى شرعاً اشکال دارد: صداى زن و دیگرى آهنگ مطرب، یعنى آهنگى که انسان را از حالت طبیعى خارج مى‌سازد.

الف) در خصوص مورد اول: یعنى گوش دادن مرد به آواز زن مشکلى نیست، ولى آیا گوش دادن آواز زن براى زن هم حرام است؟

ب) در مورد دوم باید بگویم که هیچ گونه آهنگى نمى‌تواند مرا از حالت طبیعى خارج سازد، گوش دادن به نوار موسیقى، چه با کلام و چه بى‌کلام، چه غمگین و چه غیر غمگین، براى من چه حکمى دارد؟

ج: جواب الف: چنانچه آهنگ و صدا مناسب مجالس لهو و فساد باشد، براى زنان هم جایز نیست.

جواب ب: معیار، افراد و اشخاص نیستند، بلکه کلیه آهنگ‌هاى متناسب با مجالس لهو و فساد براى همه حرام است، خواه انسان را از حالت طبیعى بیرون ببرد یا نبرد.

-س: نظر به ابهامات و پرسش‌هایى که در خصوص چگونگى مواجه افکار عمومى با موسیقى و آواز زنان مطرح است، سؤالات ذیل تقدیم حضور مى‌شود:

۱ـ اجراى آواز بانوان به صورت تک‌خوانى و هم‌آوایى چه حکمى دارد؟

۲ـ پرداختن زنان به موسیقى و آواز تا چه حد مجاز است؟

۳ـ آواز بانوان به چه نحوى و در چه مکان‌هایى مجاز است؟

۴ـ آیا پخش و انتشار موسیقى و آواز بانوان مجاز است؟

ج: جواب ۱ تا آخر: کلیه آهنگ‌ها و صداهایى که مناسب مجالس لهو و فساد است، حرام و غیر آن جایز است و فرقى در این قسمت میان مرد و زن نیست، ولى خوانندگى نوع مباح براى زنان در صورتى جایز است که مجلس مخصوص به جنس خودشان باشد، خواه دسته جمعى بخوانند یا به تنهایى.

جوانان عزیز باید توجه داشته باشند که سیل تهاجم فرهنگى غرب نباید ما را مرعوب سازد و تصور کنیم ما باید خود و احکام دین خود را بر فرهنگ آن‌ها تطبیق دهیم؛ زیرا فرهنگ غرب گام به گام جوانان را به سوى ابتذال کامل پیش مى‌برد و آن‌ها را از درون تهى مى‌سازد و به این ترتیب هر گونه مانع را که بر سر راه مطامع آن‌هاست، بر مى‌دارد.



برچسب ها :


چگونه میشود که زن متوجه شود که در خواب به ارگاسم رسیده است؟

آیت الله خامنه ای : بطور کلى اگر زن به اوج لذّت جنسى برسد و در آن حال مایعى از او خارج شود جنابت محقق شده و غسل بر او واجب است ولى اگر شک کند که به این مرحله رسیده یا نه و یا شک در خروج مایع داشته باشد، غسل واجب نیست.

آیت الله مکارم شیرازی: در مورد احتلام زنان، هرگاه زنان به اوج لذّت جنسى برسند و همزمان رطوبتى از آنها خارج گردد (که غالباً همراه با سستى بدن است) رطوبت مذکور حکم منى دارد و باید غسل جنابت کنند. و در صورت شک وظیفه ای ندارند.

 آیت الله سیستانی : اگر شک کرد و آبی خارج نشده بود غسل واجب نیست .

آیت الله فاضل لنکرانی: اگر زن  از رسیدن به ارگاسم درخواب متوجه شود و بعداز بیدار شدن یقین کند که به ارگاسم رسیده و درآن حال مایعی خارج شده جنب  می شود اما اگر نفهمد که به ارگاسم رسیده یانه و یا شک کند؛ مایعی هم اگرخارج شود پاک است و غسل ندارد.

آیت الله وحید خراسانی: لازم نیست که متوجه شوید که به ارگاسم رسیده اید یا نه ،اگر متوجه شدید که همراه با این حالت رطوبتی  آمده که از خروج آن لذت بردید در این صورت جنب  شده اید



برچسب ها :


دعایی جهت غنی شدن

دعایی جهت غنی شدن

حضرت خاتم الانبیاء (ص) به اصحاب صفه در زمانی که از تنگدستی خویش شکایت کردند این دعا را تعلیم ایشان فرمود که دائم بخوانند، غنی خواهند شد:

اَللّهُمَّ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ اِقْضِ عَنّا الدَّیْنِ وَ اَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ

دعا به جهت وسعت رزق
برای رفع فقر و جلب وسعت و باز شدن در بهشت هر روز صد مرتبه بگوید:

لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ

دعا جهت توانگر شدن
گویند جهت توانگری چهل شب هر شب این دعا را بخواند مؤثر خواهد بود.

بِسم الله الرّحْمنِ الرّحیم

اَللّهُمَّ یا غَنِیُّ یا حَمیدُ یا رَحیمُ یا وَدُودُ یا مُبْدِءُ یا مُعیدُ اَغْنِنی بِحَلالِکَ عَنْ حَرامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِواکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

دعا جهت ادای دین و قرض
هر روز چهل و یک مرتبه یا چهل و یک روز بعد از نماز صبح خوانده شود که فوق‌العاده مؤثر و مجرب است.

وَ مَنْ یُقْرِضُ اللهُ قَرْضاً حَسَناً یُضاعَفُ لَهُ

دعا برای ادای قرض
در خواب دیده شده است که حضرت رضا فرمودند: جهت ادای دین ۴۴۲ مرتبه بگوی:

لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّلِمینَ فَاسْتَجِبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمَّ وَ کَذلِکَ نُنَجِی الْمُؤمنینَ

 

 



برچسب ها :


 

اهای دختر خانم...

دختر خانمی که میگی با چند تا پسر دوستی و به این کارت افتخار میکنی...

دختر خانمی که به شــــمـــــاره گــــرفــتــن افـــــــــتـــــخــــار میکنی

دختر خانمی که چپ چپ نگاه کردن پسر رو میری واسه دوستات تعریف میکنی...

و دلت خوشه که دوستات بهت حـــــــســــــــــــودی میکنن...

دختر خانمی که میگی از این سر خیابون تا اون سر خیابون برات صف کشیدن و کیف میکنی...

اره خود عــــــوضـــــیـــتــــــــ!!!!

خوشحال نباش چون

جــــــنـــــــس ارزون بـــیــــشـــتـــر مـــشــــتـــــری داره......آررررره



برچسب ها :


پيش از اينها فکر مي کردم که خدا
 خانه اي دارد کنار ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتي از الماس خشتي از طلا

پايه هاي برجش از عاج و بلور
بر سر تختي نشسته با غرور

ماه برف کوچکي از تاج او
 هر ستاره، پولکي از تاج او

اطلس پيراهن او، آسمان
نقش روي دامن او، کهکشان

 رعدو برق شب، طنين خنده اش
سيل و طوفان، نعره توفنده اش

دکمه ي پيراهن او، آفتاب
برق تيغ خنجر او مهتاب

 هيچ کس از جاي او آگاه نيست
هيچ کس را در حضورش راه نيست

بيش از اينها خاطرم دلگير بود
 از خدا در ذهنم اين تصوير بود

آن خدا بي رحم بود و خشمگين
خانه اش در آسمان، دور از زمين

بود، اما در ميان ما نبود
مهربان و ساده و زيبا نبود

در دل او دوست جايي نداشت
مهرباني هيچ معنايي نداشت

هر چه مي پرسيدم، از خود، از خدا
 از زمين، از آسمان، از ابرها

زود مي گفتند: اين کار خداست
پرس وجو از کار او کاري خداست

 

هرچه مي پرسي، جوابش آتش است
آب اگر خوردي، عذابش آتش است

تا ببندي چشم، کورت مي کند
 تا شدي نزديک، دورت مي کند

کج گشودي دست، سنگت مي کند
کج نهادي پاي، لنگت مي کند

 

با همين قصه، دلم مشغول بود
خواب هايم خواب ديو و غول بود

خواب مي ديدم که غرق آتشم
در دهان اژدهاي سرکشم

در دهان اژدهاي خشمگين
بر سرم باران گرز آتشين

محو مي شد نعرهايم، بي صدا
در طنين خنده اي خشم خدا

نيت من، در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا

هر چه مي کردم، همه از ترس بود
مثل از بر کردن يک درس بود

مثل تمرين حساب و هندسه
مثل تنبيه مدير مدرسه

تلخ، مثل خنده اي بي حوصله
سخت، مثل حل صدها مسئله

مثل تکليف رياضي سخت بود
مثل صرف فعل ماضي سخت بود



تا که يک شب دست در دست پدر
 راه افتادم به قصد يک سفر

در ميان راه، در يک روستا
خانه اي ديدم، خوب و آشنا

زود پرسيدم: پدر، اينجا کجاست؟
گفت اينجا خانه ي خوب خداست

گفت: اينجا مي شود يک لحظه ماند
 گوشه اي خلوت، نماز ساده خواند

 با وضويي، دست و رويي تازه کرد
با دل خود، گفتگويي تازه کرد

 گفتمش، پس آن خداي خشمگين
خانه اش اينجاست؟ اينجا، در زمين؟

گفت: آري، خانه اي او بي رياست
فرش هايش از گليم و بورياست

مهربان و ساده و بي کينه است
مثل نوري در دل آيينه است

عادت او نيست خشم و دشمني
نام او نور و نشانش روشني

خشم نامي از نشاني هاي اوست
حالتي از مهرباني هاي اوست

قهر او از آشتي، شيرين تر است
مثل قهر مادر مهربان است

دوستي را دوست، معني مي دهد
قهر هم با دوست معني مي دهد

هيچکس با دشمن خود، قهر نيست
قهر او هم نشان دوستي ست

تازه فهميدم خدايم، اين خداست
 اين خداي مهربان و آشناست

دوستي، از من به من نزديکتر


آن خداي پيش از اين را باد برد
نام او را هم دلم از ياد برد


 آن خدا مثل خواب و خيال بود
چون حبابي، نقش روي آب بود

 

مي توانم بعد از اين، با اين خدا
دوست باشم، دوست، پاک و بي ريا


سفره ي دل را برايش باز کنم


مي توان درباره ي گل حرف زد
صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد


چکه چکه مثل باران راز گفت
 با دو قطره، صد هزاران راز گفت

مي توان با او صميمي حرف زد
مثل باران قديمي حرف زد

مي توان تضنيفي از پرواز خواند
با الفباي سکوت آواز خواند

مي توان مثل علف ها حرف زد
با زباني بي الفبا حرف زد

مي توان درباره ي هر چيز گفت
مي توان شعري خيال انگيز گفت

مثل اين شعر روان و آشنا

پيش از اينها فکر مي کردم خدا…
 



برچسب ها :


روایت مادر شهید بابایی از ماندگارترین صحنه زندگی‌اش

وی تصریح کرد: مادرم وقتی ازدواج کرده بود تا چند سال خداوند به او فرزندی عطا نکرده بود. او به مادرشدن علاقه داشت و مثل خیلی از کسانی که آن روزگاران برای اجابت خواسته‌شان نذری می‌کردند مادرم هم نذری داشت، با خودش قرار داشت چهل روز کاری انجام دهد و بعدش حیاط را بشوید. خودش وقتی حالش مساعد بود برای ما تعریف کرده بود که روز چهلم وقتی مثل روزهای قبل برای شست‌وشوی حیاط بیرون آمد آقایی با چهره‌ای نورانی به در خانه می‌آید و سراغ مادرم را می‌گیرد.

احمد بابایی در ادامه نقل قول مادرش افزود: آن مرد مادرم را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید «تو فرزندان بسیاری می‌آوری اما یکی از فرزندان تو به مقام بزرگی می‌رسد و نامش پرآوازه و مشهور خواهد شد». مادرم می‌گوید من جوان بودم معنای صحبت آن فرد را متوجه نشدم و حقیقت کلامش را درک نکردم اما همین اتاق افتاد و آن صحنه جزء ماندگارترین صحنه‌های زندگی مادرم شد.

روایت پدر شهید بابایی از نقطه عطف زندگی‌اش

برادر شهید عباس بابایی نقل قول دیگری را از پدرش روایت کرد و گفت: پدرم هم اتفاق عجیبی از زندگی‌اش را برای ما تعریف کرده بود. یکی از انگشتان پدرم شکستگی داشت ما وقتی پرسیدیم قضیه این انگشت چیست می‌گفت بعدها می‌گویم. بعد از شهادت عباس جریانش را برای ما تعریف کرد. گفت ۱۵ ساله بوده که با بچه‌ها مشغول بازی در ارتفاع بوده است. آن زمان بالای حمام‌ها پنجره‌هایی بوده که بچه‌ها برای بازی‌گوشی به آنجا می‌رفتند پدرم هم با بچه‌ها مشغول بازی بوده است که از ارتفاعی نزدیک به پنجاه متر سقوط می‌کند.

وی ادامه داد: پدرم خودش گفت که در بین زمین و آسمان کسی مرا گرفت و گفت: ما تو را به خاطر عباس نگه داشتیم. پدرم هم آن زمان مفهوم اصلی را درک نمی‌کند اما بعد از مدت‌ها متوجه فلسفه نجات آن روزش می‌شود و آن را نقطه عطف زندگی‌اش می‌دانسته است. این شکستگی، از حادثه آن روز روی دست پدرم باقی مانده بود که به خاطر پیشرفته نبودن مراحل درمان شکستگی زخمش ماندگار شد.

احمد بابایی اظهار داشت: خداوند عباس را انتخاب کرده بود. مادر از وقتی که خودش را شناخت و عباس بزرگ شد و سرکار رفت عاشق او بود. بیش از حد به او مهر داشت. عباس هروقت از تهران می‌آمد که به جبهه برود اول می‌آمد مادر را می‌دید و بعد می‌رفت. می‌گفت فقط آمده‌ام مادرم را ببینم و بروم. پدرم معمولاً آن وقت‌ها که عباس می‌آمد شب بود و می‌خوابید اما مادرم همیشه به خاطر او بیدار می‌ماند. برای دیدن عباس لحظه‌شماری می‌کرد و تا او را به طور کامل برای جبهه راهی نکرده بود آرام نمی‌گرفت.



برچسب ها :


عباس بابایی فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود ، باغبانِ پایگاه را مست دید به روی خودش نیاورد انگار مست نیست ، گرم گرفت و احوال پرسی کرد و دور شد ...

باغبان که مستی از سرش پرید با خودش کلنجار میرفت که چرا هیچ نگفت؟

بعدتر هر چه میپرسید بابایی بشتر کتمان میکرد

میگفت: "برادر عزیز چیزی نگو. من نمی خواهم راجع به کاری که کرده ای حرفی بزنی ، هر چه هست بین تو و خدایت است اگر پشیمانی به او بگو ..."


امام رضا(علیه السلام) می فرمایند:
پنهان‌ کننده‌ کار نیک‌ پاداشش‌ برابر هفتاد حسنه‌ است‌ و آشکار کننده‌کار بد سرافکنده‌ است‌، و پنهان‌ کننده‌ کار بد آمرزیده‌ است‌ .
(اصول‌ کافى‌ ، ج‌ 4 ، ص‌ 160)
 



برچسب ها :


خداوند از حضرت عزرائیل پرسیدند تا به حال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟

عزرائیل جواب داد: یک بار خندیدم، یک بار گریه کردم و یک بار ترسیدم.

خنده ام زمانی بود که به من فرمان داده شد جان مردی را بگیرم،

او را در کنار کفاشی یافتم که به کفاش میگفت: کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد!

به حالش خندیدم و جانش راگرفتم..

گریه ام زمانی بود که به من دستور داده شد جان زنی را بگیرم،

او را دربیابانی گرم و بی درخت و آب یافتم که درحال زایمان بود..

منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم...

دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم...

ترسم زمانی بود که خداوندبه من امر کردجان فقیهی را بگیرم نوری از اتاقش می آمد

هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد و زمانی که جانش را می گرفتم از درخشش چهره اش

وحشت زده شدم...

دراین هنگام خداوند فرمود: میدانی آن عالم نورانی کیست؟...

او همان نوزادی ست که جان مادرش را گرفتی. من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم

هرگز گمان مکن که با وجود من، موجودی در جهان بی سرپناه خواهد بود...

 



برچسب ها :



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد